شاید شناخته شدهترین خصیصهی طراحی دکوراسیون این است که ایدهها را برای ما محسوس کند و افکار را به ساختاری محکم و قابل درک تبدیل کند.
گفته میشود که طراحان دکوراسیون داخلی منازل نه تنها اول فکر میکنند و بعد عمل، بلکه از اول به فکر ساختن هستند. قابلیت تبدیل ایدهها به واقعیت در مراحل اولیهی تولید محصول و یا خدمات، شانس موفقیت را با سرعت بیشتری بالا میبرد.
خصیصهی دیگر طراحی دکوراسیون که کمتر به چشم میآید این است که انسانگراست. خیلی اوقات با طراحی دکوراسیون های خانه به عنوان آدمهایی خودخواه شوخی میشود، اما واقعیت این است که طراحی دکوراسیون های خوب به کاربران خدمات، محصولات، ساختمانها و یا تجربهای که توسعه دادهاند، اهمیت زیادی میدهند. این مقدار تمرکز بر روی کاربر باید نوید دهندهی این باشد که ایدههای خوب با راه حلهای مناسب، نیازهای واقعی را پاسخگو باشد. چه کاربر از آنها باخبر باشد، چه نه .
پروسهی عملی طراحی دکوراسیون در مرحلهی اول باید ایدهها را قابل لمس کرده و در مرحلهی بعد باید به کاربر نشان دهد که طراحی دکوراسیون در عمل قابلیت ساده کردن همه چیز را دارد. هر چیزی که برای فهمیدن، ارتباط برقرار کردن و استفاده کردن سخت باشد باید تحت تاثیر آن قرار بگیرد. شاید این دلیلی باشد که چرا دیزاین عالی، خیلی وقتها کاملاً معمولی به نظر میرسد.
در نهایت، طراحی دکوراسیون مبتنی بر همکاری است. دو کیفیت «ملموس بودن» و انسانگرایی، نشان دهندهی این است که پروسهی طراحی میتواند دیگران را درگیر خود کند. پروسهی طراحی باید طراح دکوراسیون ها و غیر طراحان دکوراسیون را کنار هم جمع کند تا با همکاری پیوسته بتوانند مشکل را زمین بزنند.
هر طراح دکوراسیون راهکار و تخصص خودش را در طراحی دکوراسیون دارد، اما یک سری فعالیتهای مشترک بین طراح های دکوراسیون وجود دارد .
کلید اصلی طراحی دکوراسیون تأثیر گذار در هر سطحی در گرو خلاصهای درست از کل پروژه طراحی دکوراسیون است. خلاصهای که تعریف کند چالش اصلی چیست، مشکلات چگونه باید حل شوند و اینکه چه موقعیتهایی برایتان به وجود میآورد. این خلاصه باید توسط یک تیم تهیه شود. بعضی سازمانها از تیمهای داخلی برای این کار استفاده میکنند، بعضیها هم با شرکتهای طراحی دکوراسیون شخص ثالث این کار را میکنند. اما بیشتر کمپانیهای بزرگ از ترکیب این دو، ۲ دید متفاوت را در نظر میگیرند.
در نهایت یادتان باشد که همیشه با این ۳ سوال، اینکه دیزاین خوب چیست را ارزیابی کنید.
همه انسانها در اعماق درون خود خواستار آرامش اند. این امر، برای هر فرد، اگر نه در هیچ جای دیگر، حداقل در خانه باید محقق شود. در خانه است که میتوان انرژیهای از دسترفته طی روز را جایگزین کرد. دور هم جمع شدن اعضای خانواده، صحبت کردن و چیزهای ساده اینچنینی به ما انسانها کمک میکنند تا خستگیهای روزانه را در جایی بیرون از خانه جا گذاشته و برای فردا آماده شویم.
امروزه اهمیت طراحی مناسب فضای داخلی منزل و محیط کار و تاثیر آن در افزایش بهره وری و ایجاد حس آرامش امری انکار ناپذیر است . هرچند استفاده از میلگرد و رابیتس و متعاقب آن گچ یا سیمان سال هاست در کشور ما رواج دارد اما در طول این مدت نحوه طراحی داخلی به ویژه طراحی دکوراسیون سقف دستخوش تغییرات زیادی شده است. سابق بر این طرحها همگی یک چهارچوب خاصی داشتند,استفاده از اشکال منظم,چند ضلعی منظم,دایره یا بیضی ویا تلفیقی از این اشکال بسیار متداول بود اما امروزه طراحان داخلی سعی دارند کمتر از قرینه سازی استفاده نمایند و یا به بیان بهتر سبک های کلاسیک رفته رفته جای خود را به سبک های مدرن داده اند.
توجه به فضای داخلی و نحوه و تقسیم بندی پلان ها، نقش مهمی را در ساختار معماری یک بنا بر عهده دارد. طراحی فضایی با انعطاف پذیری بالا و تنوع پذیر از لحاظ چیدمان و آرایش سطوح می تواند کارکرد های مختلفی را بپذیرد و این در حالی است که مخاطب احساس رضایت بیشتری از فضا خواهد داشت. استفاده از جدا کننده های سبک و قابل حمل، شفاف سازی، رنگ بندی های متناسب با نیاز های موجود، تنوع مصالح، توجه به نحوه قرار گیری و تعامل مابین فضاهای مختلف از جمله ویژگی هایی هستند که در کنار ساختار خاصی که برای یک پلان معماری در نظر گرفته شده است، می تواند بر غنای آن افزوده و حتی قسمتی از مشکلات آن را حل کند.
معماری داخلی نقش عمده ای در کیفیت فضای ساختمان ایفا می کند. نحوه چیدمان و تقسیم بندی فضا، جنس و رنگ پوشش سطوح ( کف، سقف و دیوارها ) ، نور پردازی، مبلـمان و مجموعه عوامل موثر دیگر تعیین کننده زیبایی و کار آمدی فضاهای داخلی هستند. امروزه تاثیر معماری داخلی بر آرامش ( مجموعه هنجارهای عصبی) ، راندمان (در فضاهای اداری ) ، اثر بخشی ( در فضاهای تجاری ) بسیار بدیهی و لازم به نظر می رسد.
از سوی دیگر معماری داخلی به لحاظ معیارهای روانشناسی اهمیت بسیاری دارد. میزان امنیت، صمیمیت، شور و هیجان و آرامش موجود در یک فضا را می توان با راهکارهای مناسب تشدید یا تضعیف کرد. باید دانست که هر کدام از انسان ها دارای تعلقات ذهنی و روحی خاصی هستند که پاسخگویی به نیازهای آنها در معماری داخلی در اولویت قرار می گیرد.
مبحث طراحی و دکوراسیون داخلی، اهمیتی خاص یافته و در بسیاری از دانشگاه ها و مراکز علمی حتی به عنوان رشته ای مجزا تدریس می شود. الگوهای و ایده های مختلفی اعم از مدرن و کلاسیک، توسط طراحان این رشته به کار گرفته می شود و از محدودیت های معماری در زمینه اجرا، معمولا خبری نیست و می توان به ایده های بلند پروازانه ایشان تجسم بخشید، چه بسا به گونه ای میان گستره ای، موضوع فعالیت رشته های مختلف هنری از مجسمه سازی گرفته تا نقوش برجسته قرار می گیرد. پیشرفت تکنولوژی به سبب تسهیل در یک سری از مسائل تاسیساتی و اجرایی از یک طرف و تنوع و کارآیی بالا در محصولات عرضه شده، زمینه مساعد و کارآمدی را در سطح جامعه به وجود آورده است؛ بهانه ای که پرداختن به مقوله طراحی داخلی را جزء لاینفک فضاهای معماری بر می شمارد. معماری داخلی و توجه به جزئیات و تزئینات بعد از چندین دهه سکوت و فراموشی، رویکردی دوباره پیدا کرده و جالب تر اینکه سعی می کند نمود هایی از معماری گذشته را در تلفیقی با الگوهای مدرن بیان کند؛ مساله ای که سال ها است در معماری مورد بحث و جدل قرار گرفته وتاکنون نتیجه ای حاصل نشده است.
معماری گذشته ما سرشار است از ظرافت ها و ریزه کاری هایی که هزاران ایده و خلاقیت را در خود نهفته دارد. تزئینات و کاشی کاری های داخلی با تناسبات و رنگ بندی خاص خویش در کنار کالبد درونی، فضایی رمزگون را تداعی می کنند و هم اکنون نیز ارزش فضایی خویش را حفظ کرده است یک طراح داخلی مسئول طراحی، دکوراسیون و عملکرد فضای کارفرماست خواه فضا تجاری باشد یا صنعتی و مسکونی. او همکاری نزدیکی با معماران و کارفرمایان برای تصمیمگیری در مورد ساختار یک فضا، نیاز کاربران آن و بهترین سبک مناسب هر دو مورد دارد. این حرفه ترکیبی از مهندسی و هنر میباشد و مستلزم داشتن ذهنی منحصر به فرد برای بکارگیری مناسب هر دو رشته است. علاوه بر شناسائی رنگ و محصولات و مصالح و مبلمان باید مهارت گفتگو با کارفرما و قبول سفارشات را داشته و روش های اجرا و نگهداری عناصر معرفی کنندۀ فضا را بداند. همچنین باید ساختار فضا را بشناسد. این عامل از دانش مورد نیاز برای طراح او را از دکوراتور متمایز میکند.
طراح داخلی باید قابلیت برنامهریزی و اجرای پروژه، تصمیمهای عملکردی را داشته و با پیمانکار و کارفرما همکاری کند و تمام کارها بنا به نظر خود آنها انجام شود. برای این منظور باید بین سلیقۀ خود و کارفرما تعادل برقرار کند و بیشتر سلیقۀ کارفرمای خود را در نظر داشته باشد. این عامل شاید در ابتدا برای کسانی که میخواهند وارد این حرفه شوند ناامید کننده باشد. بخصوص کسانی که میخواهند قبل از اینکه ساخت یک بنا تمام شود طراحی خودشان را شروع کنند. این دو موضوع بیانگر این نکته است که آنها باید در مورد طراحی اولیه و پردازش اطلاعات و زمانبندی کارها مهارت داشته باشند. این اصل موجب تعجب تعداد زیادی از طراحان واقعی میشود که انتظار دارند تأثیرپذیری کمتری از قواعد اجرایی و فنی در مورد پیدایش یک فضاء و حس کلی آن داشته باشد. افراد موفق در این صنعت اظهار می دارند قابلیت متعادل کردن عملکرد با زیبایی، تعیین کنندۀ موفقیت یک طراح داخلی است. با وجود پیچیدگی کار، آنان که به خوبی از عهدۀ آن بر میآیند بسیار راضی و خشنودند. آنچه که همواره باید مد نظر قرار گیرد آن است که هر فضای داخلی اعم از محل کار، تفریح یا سکونت، قابلیت زیبا شدن را دارد؛ تنها بایست از اصول و عوامل سازمان بندی صحیح بعلاوه کمی ذوق و سلیقه استفاده کرد تا شرایط مناسب و دلخواه پدید آید. شروع کار در فضاسازی و تزئین باید عاری از جنبه های ذهنی و خیال پردازی غیر واقعی باشد. برخورد اول با مساله لازم است با در نظر گرفتن عینیات و امکانات صورت پذیرد. ساختن خانهای در رویا آسان اما در عمل سخت و دشوار است!